این فیلم آماتور روسی که دختری را نشان می دهد که نمی خواست با یک پسر درگیر رابطه جنسی شود ، زیرا ماهانه می رفت و در آن لحظه قرار دادن دیک در بیدمشک او را بسیار ناخوشایند می کند. اما یک زن شوهردار سکس عاشق مضطرب به نظر او اهمیتی نمی دهد و او به طور جدی قصد داشت یک کوره را مرتکب شود ، ابتدا دهان خود را برای مکیدن ، و سپس سرطان را روی آن گذاشت و شروع به لعنتی کرد. او به هیچ وجه نگران نیست که در طول اصطکاک ها یک برنگ قرمز از گربه اش جاری شود ، و تلیسه مانند یک غیر طبیعی فریاد می زند ، التماس می کند که او متوقف شود. ناله ها کمکی نکرد و زرنگی دوستش را لعنت کرد تا اینکه او توپ هایش را ویران کرد.