سه پسر در خانه نشستند و از دست دادند ، تا اینکه خاله در را زنو شوهر سکسی کوبید ، که از طریق آپارتمان ها قدم می زد و محصولات ایوان تبلیغ می کرد. دادز زنی را به آشپزخانه دعوت كرد ، جایی كه وی شروع به نشان دادن مجلات و گفتگو درباره محصولات - لوازم آرایشی كرد. بچه ها به یاد داشتند که تا تعطیلات آینده در 8 مارس آنها هنوز وقت لازم برای خرید هدایای دختران خود را نداشتند و از این زن خواستند که در انتخاب آنها به آنها کمک کند. عمه آنقدر علاقه داشت که به کاتالوگ نگاه کند و متوجه نشود که چگونه دست یکی از بچه ها به سینه اش می خورد. با فهمیدن آنچه اتفاق می افتد ، یک زن بالغ مخالف تجربیات خاص بچه ها نبود و ژورنال خود را کنار گذاشت و به آنها اجازه داد تا خود را آستر بزنند و درست در همان میز فاک شوند.