لیزا مدام در یک مرکز تناسب اندام شرکت می کند نه به این دلیل که او عاشق ورزش است ، بلکه به دلیل اینکه مربی شخصی او یک پسر جوان است. کلاس های روزانه در بالاترین سطح برگزار می شود. با اولین اشعه خورشید ، خانم بلافاصله به دوش می رود ، لباس می گیرد ، شوهر شاخ دار خود را روی پیشانی می بوسید و به تمرینات محروم خود می رود. در حالی که عاشق در جایی در حال سوپر زن و شوهر دویدن است ، جوجه شروع به استمناء سینه های خود می کند و الاغش را نوازش می کند. به زودی یک مرد محروم ظاهر می شود. اولین چیزی که شخص شخص دوست داشت به ماده وصل کند ، زیرا در دختران بسیار خوشمزه و آبدار است. فلفل را با لیسیدن باسن و کسل ، روغن مورد علاقه خود را لکه دار می کند و لعنتی می کند.