یک استاد قدیمی روسی به روش خودش امتحانات را برای دانشجویان جوان می گذرد. شخص احمق دیگری سیاه پوست برای بازپس گیری به خانه پیرمرد آمد. بار دیگر ، او نتوانست به بلیط پیچیده پاسخ دهد. این مرد به سرعت به او اطمینان داد ، روی مبل نشست و یک تغییر جایگزین را ارائه داد. برای شروع ، او سینه دختر را لمس کرد ، سپس دستهای بازیگوش او زیر دامن کوتاه زنانه بالا رفت. با درک اینکه چقدر خیس در آنجا بود ، منحرف انگشتان دست را در سوراخ بازی کرد ، سپس دهانش را پر کرد و شروع به لباس کردن کرد. شالاوا موافقت کرد که نه تنها آلت تناسلی خود را بخورد و با ایستادن در برابر داستان سکسی خیانت زن به شوهر سرطان ، به پوسته چسبنده او داد تا استفاده کند.